انواع مدل‌های ارزیابی اثربخشی آموزش در منابع انسانی

آذر 26, 1404 | دسته‌بندی نشده | ۰ دیدگاه

امروزه آموزش کارکنان یک سازمان فقط جنبه هزینه کردن ندارد ، بلکه یک سرمایه‌گذاری بلندمدت برای رشد سازمان محسوب می‌شود. اما سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا این آموزش‌ها نتیجه بخش خواهند بود؟ و یا  می‌توان از به نتیجه رسیدن این سرمایه‌گذاری‌ها مطمئن شد؟
ارزیابی مقدار اثربخشی یک آموزش، بهترین ابزار برای پاسخ به این سؤال است. مدیران HR، متخصصان آموزش و توسعه و صاحبان کسب‌و‌کار می‌توانند با یادگیری انواع مدل‌های معتبر ارزیابی اثربخشی آموزش از این موضوع اطمینان به عمل آورند. مدل‌های ارزیابی، ابزارهای علمی و آزمایش‌شده‌ای هستند که این فرآیند را ساده و قابل اعتماد می‌کنند. از مدل کلاسیک کرک‌پاتریک که در ۴ سطح معروف (واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج) ارائه می‌شود تا رویکردهای جدیدتر مثل ارزیابی داده‌محور و مدل ۷۰:۲۰:۱۰، هر کدام بخشی خاص از اثربخشی را ارزیابی می‌کنند.
اهمیت آشنایی با این مدل‌ها زمانی خود را نشان می‌دهد که بدانیم بسیاری از سازمان‌ها بدون ارزیابی دقیق، بودجه‌های فراوانی را صرف آموزش می‌کنند و در نهایت به نتایج دلخواه دست پیدا نمی‌کنند. هدف نهایی، تجهیز مدیران به ابزارهای عملی است که اثربخشی آموزش در منابع انسانی را از سطح فردی تا سطح سازمانی قابل اندازه‌گیری و قابل تصمیم‌گیری کنند.

مدل کرک‌پاتریک

مدل کرک‌پاتریک، یکی از اولین و معتبرترین روش‌های ارزیابی اثربخشی آموزش است که چهار سطح را در آموزش مورد بررسی و سنجش قرار می‌دهد:

  • سطح ۱: واکنش      (Reaction)
    شرکت‌کنندگان نظر خود را درباره دوره، محتوا و مدرس اعلام می‌کنند. این سطح نشان‌دهنده رضایت اولیه و تجربه شرکت‌کننده است.
  • سطح ۲: یادگیری (Learning)
    بررسی میزان دانش، مهارت یا نگرش جدیدی که یادگرفته شده است؛ مثلاً با استفاده از آزمون‌های پیش و پس از دوره.
  • سطح ۳: رفتار (Behavior)
    ارزیابی تغییر رفتار و به‌کارگیری آموخته‌ها در محیط کار. مدیران تغییرات رفتاری را مشاهده و گزارش می‌دهند.
  • سطح ۴: نتایج (Result)
    تأثیر نهایی آموزش بر اهداف کلان سازمان مانند افزایش بهره‌وری، کاهش هزینه‌ها یا بهبود رضایت مشتریان اندازه‌گیری می‌شود.

ویژگی اصلی این مدل، کامل بودن و مرحله‌ای بودن آن است که فرآیند ارزیابی را ساده و قابل اجرا می‌کند. البته تمرکز اصلی در سازمان‌ها روی سطوح ۱ تا ۳ است اما سطح چهارم نشان‌دهنده ارزش واقعی آموزش و ماحصل آن است.

مدل یادگیری و توسعه مستمر (Continuous Learning & Development Model)

این مدل نوین روی یادگیری پیوسته کارکنان تمرکز دارد و نشان می‌دهد آموزش‌ها چگونه مهارت‌هایشان را در بلندمدت تقویت می‌کنند. ارزیابی اثربخشی، در این مدل، تنها مربوط به پایان دوره نمی‌شود، بلکه به شکل پیوسته و با بررسی تغییرات عادات و به‌کارگیری آن‌ها در کار دنبال می‌شود.
بر خلاف مدل‌های سنتی که ارزیابی نقطه‌ای (معمولا هم در پایان دوره) دارند، این مدل بر جریان یادگیری مداوم و رشد تدریجی نیروها توجه دارد. ابزارهایی مثل نظرسنجی‌های دوره‌ای، مشاهده عملکرد و تحلیل پروژه‌های کاری در این مدل مورد استفاده قرار می‌گیرند.

مدل 70:20:10

این مدل، مشهور به نسبت یادگیری است که عنوان می‌کند ۷۰٪ یادگیری از تجربه‌های کاری خود شخص، ۲۰٪ از تعامل با دیگران و ۱۰٪ از آموزش‌های رسمی حاصل می‌شود. برای ارزیابی اثربخشی آموزش با این دیدگاه، باید علاوه بر سنجش دوره‌های رسمی، اثربخشی یادگیری غیررسمی و تجربی را نیز در دستورکار قرار داد. بنابراین ارزیابی باید شامل بررسی نحوه استفاده عملی از آموزش‌ها در محل کار باشد. این مدل یکی از مناسب‌ترین‌ها برای آموزش مدیران میانی می‌باشد؛ جایی که تجربه عملی حرف اول را می‌زند.

مدل ارزیابی 360 درجه

در این مدل، نتایج از چندین منبع مختلف برای سنجش تغییرات رفتاری و کارایی کارکنان پس از آموزش جمع‌آوری می‌شود. این منابع می‌توانند مدیر مستقیم، همکاران هم‌سطح، نیروهای زیرنظر فرد و حتی خود فرد باشند.
ارزیابی 360 درجه یک روش همه‌جانبه و دقیق برای سنجش اثربخشی آموزش‌هاست.این مدل کمک می‌کند دید وسیع‌تر و واقع بینانه‌تری به چگونگی تغییرات پس از آموزش داشته باشیم.

مدل ارزیابی از طریق تجزیه و تحلیل داده‌ها (Data-Driven Evaluation)

این مدل از داده‌ها و آمار برای سنجش اثربخشی آموزش استفاده می‌کند. با جمع‌آوری اطلاعات مرتبط مثل عملکرد کاری، معیارهای فروش و یا نرخ رضایت مشتری، تحلیل دقیق‌تری از اثر آموزش روی عملکرد فردی و سازمانی انجام می‌شود.
همچنین پیشرفت تکنولوژی استفاده از ابزارهای کاربردی مانند سیستم‌های مدیریت یادگیری (LMS) و نرم‌افزارهای تحلیلی امکان تحلیل داده‌های بزرگ و بهبود تصمیم‌گیری در مورد دوره‌های آموزشی را میسر کرده‌اند که مربوط به این مدل می‌شوند.

مدل فیلیپس

مدل فیلیپس، نوع جدیدتر و توسعه یافته‌تر مدل کرک‌پاتریک است و یک سطح جدید به عنوان سطح پنجم یعنی «بازگشت سرمایه» را به ارزیابی اضافه می‌کند. این مدل، هزینه‌های آموزش را با سودی که از آن حاصل شده مقایسه می‌کند تا ارزش مالی آموزش را تعیین کند.
این امر به سازمان‌ها کمک می‌کند تا متوجه اینکه کدام برنامه‌ها اقتصادی‌تر و اثربخش‌تر هستند شده و سرمایه‌گذاری بهتری انجام دهند.

نتیجه‌گیری

در نهایت، ترکیب مدل‌ها به شما این امکان را می‌دهد که آموزش‌های خود را به صورت چندبعدی و دقیق‌تر ارزیابی کنید، و از هر مدل به تناسب نوع آموزش، اهداف سازمان و منابع در دسترس بهره ببرید.
مدل کرک‌پاتریک با تمرکز بر چهار سطح اصلی، به عنوان پایه و چارچوب شناخته شده و معتبرترین مدل است، اما مدل‌های نوین‌تر همچون یادگیری مستمر و ارزیابی داده‌محور نیز مکمل‌های ارزشمندی هستند که در سازمان‌های پیشرفته به کار گرفته می‌شوند.
این بررسی به شما کمک می‌کند تا ضمن درک بهتر روش‌های موجود، ابزار مناسبی برای سنجش و بهبود فرآیندهای آموزشی خود انتخاب کنید.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها